درباره ی انرژی هسته ای می نویسم!اینم مقدمه:
درباره ی انرژی هسته ای می نویسم!اینم مقدمه:
شهادت حضرت فاطمه روتسلیت می گم!پست قبلی روتازه گذاشتم!
نمی دونم چرا اسمم روگذاشتم آفتابگردون!ولی بدک نیست!گفتم آخرعمری یه وبلاگ بزنم!هرچی هم اسمش بود اشکال نداره!ولی نمی دونم درباره ی چی بنویسم! اگه نظر بدین ممنون! ازمحکم وهمه ی شما حتی شاهدونی نی شاهد ودیسون وحروف سیاسی برای نظردادن کمک رسانی می خوام!باتشکرمدیییییرییییییییییییت وب لاگ لاگ لاگ لاگ
همین وبس کلافه ی کلافه شدم؛دیگه تحمل هیچ چیز روندارم! 8ص بیشتر ازپیکم حل نکردم!داغون داغون شدمتوچند روزپیش با نی نی شاهدوخودشاهدرفته بودیم طلاییه وهویزه. فردا برمی گردم پایتختحوصله ی مدرسه روندارم!به دادم برسید کمممممممممممممممممممممممکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک.
سلام ماواسه ی عیداومدیم استان خوزستان!شهرستان دزفول! درسته که آموزش وپرورش گفته تکلیف عیدنداریم؟ولی برعکس ما3000ت واسه ی یک پیک به درد نخور33ص دادیم! تاریخ4\1\1391به روزم!
سال نومبارک پیامهای عمومی ارسال شده
+ دیر شده... خیلی خیلی دیر... برای برقص درآوردن واژه های قلم.. + رهبر من طلایه دار دشت کربلاست.. + تنهاست علی ... یار وفادار کجاست !؟ پس کو مالک ... میثم تمّار کجاست !؟ صفین دارد دوباره جان می گیرد اینَ عمّار ... آه عمّار کجاست !؟ + کاش پایان ِ یکی ازاین روزها شب نباشد... تو باشی . . . + خاکیان بالاتراز افلاکیان می ایستند ***عشق از انسان چه موجود عجیبی ساخته ست . . . + عشق رازی ست که تنها به خدا باید گفت ..........چه سخن ها که خدا با من تنها دارد + در سجده هنوز با تو سرسنگینیم ....وابسته ی این زندگی رنگینیم ....... دیوار وضو خانه پراز آینه است ......این است که در نماز هم خودبینیم! + مرا که می شناسی...خودمم...کسی شبیه هیچ کس! کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی.. شبیه پست هایم هستم.. شاد گاهی غمگین مهربان صبور کمی هم بهانه گیر اگر نوشته هایم را بیابی من همان حوالی ام... شبیه باران پاییزی..از فاصله دور..وبه عشق نزدیک.. شاید تو... هیاهوی قلبم باشی... شنیده نمی شوی.. اما من تو را نفس می کشم... + هرگــــاه یک نـگــــاه به بیــگـــانـــه می کنی خون مرا دوباره به پیمــانـــه میکنی گفتی به من نصیحــت دیوانگـــان مکن! باشد، ولی نصیـــحت دیوانـــه میکنی ای عشق سنگـــدل که به آیینـــه سر زدی در سینهی شکستـــهدلان خـانـــه میکنی؟ بر تن چگـــونه پیلـــه ببافـم که عـــاقبـت چون رنگ رخنـــه در پر پروانــــه می کنی.. + خون مرا به چه غزل؟؟ به پای توست.. |